در سالهای اخیر شاهد موجی از تهاجمات خصمانه و خشونتبار علیه نهاد علم و دانشمندان، بهویژه در کشورهایی با موقعیت ژئوپلیتیک حساس، بودهایم. ترور دانشمندان طی دههها سابقه داشته، اما جنگهای اخیر مانند جنگ تحمیلی علیه ایران و نسلکشیهای منطقهای نظیر غزه، شاخص شدت و کیفیتی جدید با ابعاد سیاسی، انسانی و علمی در این
در سالهای اخیر شاهد موجی از تهاجمات خصمانه و خشونتبار علیه نهاد علم و دانشمندان، بهویژه در کشورهایی با موقعیت ژئوپلیتیک حساس، بودهایم. ترور دانشمندان طی دههها سابقه داشته، اما جنگهای اخیر مانند جنگ تحمیلی علیه ایران و نسلکشیهای منطقهای نظیر غزه، شاخص شدت و کیفیتی جدید با ابعاد سیاسی، انسانی و علمی در این زمینه ایجاد کردهاند. موج اعتراضات جهانی در مجامع علمی و دانشگاهی، بهخصوص در کشورهای غربی و برخی کشورهای اسلامی و نوظهور، نشاندهنده اهمیت و حساسیت سیاسی معاصر نهاد علم و جایگاه دانشمندان است که کمتر از ظرفیتهای شبکهسازی علمی و دیپلماسی فعالانه بهرهبرداری شده است. این وضعیت، ضرورت تجدیدنظر در رویکرد دیپلماسی علمی کشورها، بهویژه کشورهای نوظهور را پررنگ میسازد تا در فضای بغرنج جهانی بتوانند ضمن حفاظت از نهاد علم، شبکهای قدرتمند و مقاوم در عرصه روابط علمی بینالمللی شکل دهند.
دیپلماسی علمی و لزوم اتخاذ رویکرد فعالانه توسط کشورهای نوظهوردیپلماسی علمی یکی از زیرمجموعههای مهم سیاست خارجی است که با تعاملات دانشمندان، مؤسسات تحقیقاتی، دانشگاهها و نهادهای فناوری، روند همکاریهای بینالمللی علمی را شکل میدهد. در اقتصادهای نوظهور، دیپلماسی علمی بیش از آنکه صرفاً ابزاری برای حل چالشهای فراملی باشد، اولویت اصلی در زمینه حل مسائل داخلی توسعه و توانمندسازی ملی تلقی میشود. با این حال، دستیابی به جایگاه مؤثر در معادلات و تصمیمگیریهای جهانی علمی، مستلزم بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی علمی فعالانه و شبکهسازی بینالمللی است.از سوی دیگر، روند نوظهور ملیگرایی فناوری، تغییرات در نظم جهانی پس از دهه ۱۹۹۰ و ظهور دوره «پساجهانیگرایی فناوری»، مسیر شکلگیری روابط علمی را پیچیدهتر کرده است. در این شرایط، کشورهای نوظهور ناگزیرند با اتخاذ رویکردی فعالانه و راهبردمحور در پوشش تهدیدات سیاسی، اقتصادی و امنیتی، نهتنها به حراست از نهاد علم بپردازند بلکه شبکهای گسترده و یکپارچه بین دانشگاهیان و پژوهشگران جهان اسلام و دیگر کشورهای در حال توسعه ایجاد کنند.
ضرورت تشکیل شبکه علمی بینالمللی علیه تهاجم به نهاد علمتجربه تلخ ترورها و خشونتهای اخیر علیه دانشمندان ایرانی، خانوادهها و جوامع علمی، نمایانگر عمق آسیبپذیری نهاد علم در برابر خشونتهای سیاسی است. در این بستر، تنها اقدام فردی یا ملی کافی نیست و جامعه دانشگاهی جهانی باید یک جهاد علمی هماهنگ و مشترک را برای روشنگری، دفاع و مقابله با تهاجم به نهاد علم پایهگذاری نماید. تشکیل شبکههایی متشکل از دانشگاهیان متعهد کشورهای اسلامی، کشورهای نوظهور و دانشگاهیان همدل در غرب، میتواند یکی از چهرههای پاسخگویی به این بحران باشد. این شبکه میتواند با هدف مقابله با تبعیض علمی، ایجاد سازوکارهای دفاع از امنیت دانشمندان، انتشار گزارشها و تشکیل جلسات بینالمللی در چارچوبهایی مانند یونسکو، بریکس و مجامع دانشگاهی مرتبط، زمینه را برای فشار دیپلماتیک و حفاظت علمی فراهم آورد. بهرهبرداری از ظرفیتهای این نهادهای بینالمللی، تقویت تعاملات میان استادان معترض داخلی و خارجی، و ایجاد حساسیت عمومی در عرصههای مختلف، از الزامات اصلی این رویکرد است.مطالعات اخیر نشان دادهاند دیپلماسی علمی کشورهای در حال توسعه عمدتاً حول محور توسعه ملی، رفع ایزولگی سیاسی و جایابی مؤثر در نظام بینالمللی است. به عبارتی، این کشورها ضمن حفظ اولویتهای داخلی، به دنبال حضور مؤثر در مجامع علمی بینالمللی و افزایش اعتبار علمی خود هستند. این رویکرد میتواند محور مناسبی برای مقابله بهموقع و فعالانه با مشکلات ناشی از تهاجم سیاسی به جامعه علمی باشد.همچنین تجربه موفق برخی سازمانهای بینالمللی علم و فناوری که توسط کشورهای در حال توسعه ایجاد شدهاند، گواه آن است که همکاری علمی برنامهریزیشده و هدفمند، بخشی از راهکارهای مقابله با چالشهای سیاسی و اقتصادی است که بر نهاد علم سایه افکندهاند. نمونههایی از دیپلماسی علمی کارآمد، موجب تقویت اعتبار بینالمللی و کمک به ثبات و نشاط علمی در این کشورها شده است.
جایزه علمی مصطفی؛ یک نمونه کاربست دیپلماسی علمییکی از ابزارهای مؤثر دیپلماسی علمی قابل مطالعه، جوایز علمی بینالمللی است که میتوانند بهعنوان ظرفیتهای قدرتمند در خلق پیوندهای علمی و ارتقای دیپلماسی علم و فناوری عمل کنند. بهعنوان نمونه، «جایزه مصطفی» بهعنوان یک سازوکار غیردولتی با پشتیبانی حاکمیتی در جریان دیپلماسی علمی ایران عمل میکند. این جایزه ضمن شبکهسازی و ترویج همکاریهای علمی، با تأکید بر رجحان آثار فناورانه، توانسته است نقش مهمی در دیپلماسی علمی جهان اسلام ایفا نماید.مطالعه عمیق درباره ساختار و کارکرد چنین جوایز، از جمله مأموریتها، فرایندها، نظام داوری و مشارکتهای بینالمللی آنها، الگوی مناسبی برای طراحی سیاستهای جدید و فعالانه دیپلماسی علمی در کشورهای نوظهور فراهم میکند.
مطالعه بیشتر:
مقاله «جوایز علمی بینالمللی به مثابه ابزار دیپلماسی علم و فناوری (مطالعه موردی جایزه مصطفی)»
یک نظر بگذارید
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز با * مشخص شده اند