توسعه صادرات خصوصاً در بخش محصولات صنعتی و فناورانه یکی از اولویتهای قطعی کشور است. این موضوع با لحاظ ظرفیت شکلگرفته در کشور در دهه اخیر در حوزه اکوسیستم نوآوری اهمیت مضاعفی پیدا میکند. در حال حاضر بیش از 6 هزار شرکت دانشبنیان، بیش از هزار شرکت خلاق، بیش از 500 مرکز نوآوری و شتابدهنده در کشور فعال هستند و بخش مهمی از این ظرفیت نهفقط در ابعاد داخلی و بلکه در ابعاد بینالمللی است که میتواند حیات مولد و روبه رشد خود را تداوم بخشد. اکوسیستم نوآوری در بعد بینالملل، باید توسعه کسبوکار بین الملل شرکتهای فناور و نوآور و حتی شرکتهای نوپا را تسهیل نماید. این موضوعی است که در ادبیات جدید این حوزه از آن تعبیر به «کارآفرینی بینالمللی» میشود و «مراکز رشد و نوآوری بینالمللی» یکی از اجزای آن هستند. در این تحقیق سازوکار ایجاد یک مرکز نوآوری در خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق توسط پژوهشکده مطالعات فناوری انجام شده و اندیشکده توسعه صادرات ایران در انجام آن به عنوان همکار مشارکت داشته است.
مجری: پژوهشکده مطالعات فناوری
نهاد همکار: اندیشکده توسعه صادرات ایران
زمان انجام: سال 1400
توسعه صادرات خصوصاً در بخش محصولات صنعتی و فناورانه یکی از اولویتهای قطعی کشور است. این موضوع با لحاظ ظرفیت شکلگرفته در کشور در دهه اخیر در حوزه اکوسیستم نوآوری اهمیت مضاعفی پیدا میکند. در حال حاضر بیش از 6 هزار شرکت دانشبنیان، بیش از هزار شرکت خلاق، بیش از 500 مرکز نوآوری و شتابدهنده در کشور فعال هستند و بخش مهمی از این ظرفیت نهفقط در ابعاد داخلی و بلکه در ابعاد بینالمللی است که میتواند حیات مولد و روبه رشد خود را تداوم بخشد. اکوسیستم نوآوری در بعد بینالملل، باید توسعه کسبوکار بین الملل شرکتهای فناور و نوآور و حتی شرکتهای نوپا را تسهیل نماید. این موضوعی است که در ادبیات جدید این حوزه از آن تعبیر به «کارآفرینی بینالمللی» میشود و «مراکز رشد و نوآوری بینالمللی» یکی از اجزای آن هستند. در این تحقیق سازوکار ایجاد یک مرکز نوآوری در خارج از کشور مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق توسط پژوهشکده مطالعات فناوری انجام شده و اندیشکده توسعه صادرات ایران در انجام آن به عنوان همکار مشارکت داشته است.
برای آشنایی با ابعاد مختلف همکاریهای بینالمللی نوآوری و تجارت با یک کشور خارجی، ابتدا به زمینه نظری موضوع بینالمللی شدن شرکتهای دانشبنیان پرداخته شده است. سپس انواع روشهای متداول همکاری بینالمللی نوآوری که توسط دولتها پیریزی میشود، برشمرده شده است که شامل موافقتنامهها و تفاهمنامههای دوجانبه، موافقتنامهها و برنامههای چندجانبه، برنامههای تبادل متخصصان، برنامهها و اقدامات مشارکتی و همچنین تأسیس شعب و مراکز خارجی میشود. در ادامه نیز برای شناخت ابعاد صادرات، بهطور خاص به معرفی و مقایسه روشهای ورود به بازارهای خارجی پرداخته شده است. بهاینترتیب زمینه پرداختن به موضوع تأسیس مراکز نوآوری بهعنوان یک «روشِ نوینِ ورود به بازارهای خارجی» در ادامه تحقیق فراهم میشود.
در این پژوهش بهطور خاص به مطالعه تطبیقی نمونهای از مراکز نوآوری که سایر کشورها در کشورهای هدف خود ایجاد کردند نیز پرداخته شده است. بدین منظور مراکز منتخبی از کشورهای فنلاند، انگلستان، چین و چند کشور دیگر انتخاب و بررسی شدند. نتایج بررسیها نشان میدهد، کلیدیترین مواردی که از بررسی مراکز نوآوری خارجی میتوان دریافت عبارتاند از:
- شرکای کلیدی: نوعاً مراکز نوآوری خارجی با همکاری میان یکنهاد مرتبط با صادرات یا نوآوری از هر کشور تأسیس میشوند. این نهاد گاه مشابه اتاقهای بازرگانی فعال در حوزه صادرات است (مانند مرکز نوآوری فینچی فنلاند و شورای تجاری چین بریتانیا CBBC) و گاه مشابه دانشگاهها و پارکهای علمی فعال در حوزه فناوری و نوآوری است (مانند برنامه مشترک همکاریهای نوآورانه میان چین و انگلستان ICUK).
- حامیان: در کنار نهادهای عملیاتی فوق، معمولاً یکنهاد حمایتی مانند وزارت خانهها و آژانسهای دولتی نیز از هر کشور ایفای نقش میکند (مانند نقش وزارت علوم چین در راهاندازی سه مرکز از هفت مرکز مطالعه شده، سه مرکز دیگر نیز توسط دولتهای محلی و یا مناطق نوآوری حمایتشده است و فقط یک مرکز کاملاً خصوصی است). این حضور هم سبب افزایش اعتبار مرکز شده و هم به جذب بودجه حمایتی کمک میکند.
- ماهیت و استقرار: از حیث ماهیت اکثر مراکز مطالعه شده مراکز مستقلی (از مؤسسین) هستند، ولی برخی مراکز هم بیشتر ماهیت یک طرح همکاری بین طرفین دارند (مانند طرح همکاری دانشگاهی ICUK انگلستان و چین). به همین نسبت از حیث استقرار، برخی مراکز مستقر در سمت میزبان هستند (مانند مرکز CIP رژیم صهیونیستی که به استقرار شرکتها در پارک علم و فناوری چانگژو چین کمک میکند) و برخی نیز در کشور مبدأ فعالیت دارند (مانند مرکز تبادل نوآوری I.I.E که یک پلتفرم One-stop است برای شرکتهای اسرائیلی مایل به سرمایهگذاری در چین).
- تأمین مالی: در عمده مراکز، علاوه بر بودجههای حمایتی، درآمد حاصل از خدمات ارائهشده و اجاره فضا به شرکتها نیز منابع مالی مراکز را تشکیل میدهند.
- خدمات: عمده این مراکز علاوه بر خدمات ساده لجستیکی و پشتیبانی، خدمات تخصصی مطالعه و ورود به بازار، مشاوره سرمایهگذاری، انتخاب نماینده، رصد فناوری، آموزشهای کسبوکاری، تأمین مالی و تحقیقات مشترک و همچنین تأمین نیروی انسانی و فضای استقرار برای شرکتها را نیز ارائه میدهند.
در ادامه برای استخراج مؤلفههای مؤثر بر راهاندازی مرکز نوآوری ایران در یک کشور هدف، مصاحبههایی در سه سطح با شرکتهای صادراتی (21 نفر)، نهادهای واسطه صادرات (سه نفر) و سیاستگذاران این حوزه (ده نفر) انجامگرفته است. محتوای مصاحبهها در قالب مدل مفهومی شامل «شناخت کشور هدف»، «سیاستهای همکاری دوجانبه»، «راهکارهای توسعه صادرات به بازار هدف»، «خدمات موردنیاز از یک واسطه» و «ملاحظات ایجاد مرکز» دستهبندی و بررسیشدهاند.
در بخش پایانی تحقیق به تشریح خدمات شناساییشده برای ارائه توسط مرکز نوآوری پرداخته شده است. در این بخش 26 خدمت در 8 دسته شامل «استقرار و پشتیبانی»، «مالی، اعتباری و سرمایهگذاری»، «مدیریت منابع انسانی»، «مشاوره، آموزش و توانمندسازی»، «تأمین و تولید»، «حقوقی»، «بازاریابی، فروش و توسعه بازار» و «توسعه فناوری و نوآوری» معرفی و تشریح شدهاند. تلاش شده است در معرفی هر خدمت، به ارائهدهندگان فعلی (در صورت وجود)، مشتریان، امکانات موردنیاز داخلی و خارجی برای ارائه، شرکای ایرانی و خارجی مؤثر و درنهایت ارزش خاص هر خدمت اشاره شود. در انتها نیز یک مدل کسبوکار بر اساس بوم کسبوکار کانواس برای مرکز نوآوری ارائهشده است.
آنچه که بهعنوان جمعبندی این تحقیق قابل پیشنهاد است در دو محور قابل بیان است:
الف) مراحل سهگانه ایجاد مرکز نوآوری ایران در یک کشور خارجی: ابتدا باید توجه شود که مرکز نوآوری هویت و بازیگر جدیدی است که بهعنوان نقطه اتصال و سازوکار ارتباطی دو مرکز نوآوری از دو کشور عمل میکند. سیر ایجاد مرکز را در قالب سه مرحله میتوان مشخص کرد.
- لازم است در مرحله اول «ایجاد و توسعه شبکه داخلی برای توسعه صادرات و نوآوری در کشور هدف» مورد توجه قرار گیرد. برای این منظور ذینفعان داخلی شامل شرکتهای علاقهمند، کارگزاران صادراتی و مراکز رشد و نوآوری داخلیِ علاقهمند به فعالیت در بازار هدف باید شناسایی شده و طرف تعامل قرار گیرند. همچنین برخی خدمات مدیریت صادرات که میتواند بهصورت برخط و مجازی (بدون نیاز به مکان فیزیکی خارجی) به شرکتها ارائه شود، در این مرحله توسط مراکز رشد موجود در کشور که ظرفیت پشتیبانی از شرکتهای علاقمند به حضور خارجی را دارند و با حمایت مراکز تسهیلگر دولتی ارائه شود. آگاهسازی، آموزش و ارائه اطلاعات در خصوص فرصتهای ورود به بازار خارجی از مهمترین این خدمات است.
- در مرحله دوم راهاندازی مرکز نوآوری در کشور هدف، «تعامل شبکه داخلی ایجاد شده در کشور با شبکه صادرات و نوآوری در کشور هدف» مدنظر است. برای این منظور لازم است شریک یا شرکای خارجی مرکز نوآوری شناسایی شوند و ارتباطات لازم با آنها برای تعریف طرحهای همکاری ایجاد گردد. این ارتباطات ممکن است با حمایت مراکز تسهیلگر دولتی میان مراکز نوآوری داخلی و خارجی ایجاد شود. این طرحهای همکاری میتواند از حمایت از پروژههای نوآورانه شرکتهای ایرانی و خارجی باشد تا برگزاری جلسات همتایابی و یا حتی کمک به استقرار شرکتهای ایرانی در یک پارک علمی موجود در کشور هدف.
- دو مرحله فوق مقدمات کلیدی برای مرحله سوم و نهایی یعنی «افتتاح رسمی مرکز نوآوری ایران در کشور هدف و ارائه خدمات حضوری به شرکتها» میباشد و البته میتواند برای تسریع بهصورت همزمان نیز پیگیری شود.
ب) الزامات ایجاد مرکز نوآوری در یک کشور خارجی: در ارائه پیشنهاد فوق، این رویکردها مورد توجه قرارگرفته است تا شانس موفقیت و اثربخشی این مرکز حداکثر شود:
- درآمدزایی مرکز از محل خدمات توأم با دریافت حمایت دولتی
- محوریت بخش خصوصی و ارائه خدمات کارگزاری توسط آن
- شبکهسازی داخلی و خارجی (شناسایی افراد و شبکههای موجود در حوزههای تخصصی)
- ارائه خدمات آنلاین و دیجیتال مقدم بر ارائه خدمات نیازمند به حضور فیزیکی در خارج از کشور
- ایفای نقش بهعنوان مکمل ظرفیتهای فعلی کشور در کشور هدف
- لحاظ سیر تدریجی بلوغ و ایجاد قابلیت در مرکز نوآوری
- توجه همزمان به صادرات و همکاری فناوری بینالمللی در موضوعات کاری مرکز نوآوری
یک نظر بگذارید
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز با * مشخص شده اند