مرور SMEها نقش پررنگی در رشد اقتصادی و فراهم‌آوردن فرصت‌های اشتغال هر کشور و منطقه دارند که برای تداوم و تقویت این نقش نیاز به صادرات و حضور در بازارهای جهانی است. در فعالیت‌های بین‌المللی بهترین استراتژی این است که بتوان مزیت رقابتی منحصربه‌فردی داشت. دانش رکن اصلی شرکت‌ها برای موفقیت در بازار جهانی است و شناخت بازار هدف و شبکه‌سازی لازمه کسب دانش. درواقع داشتن دانش و چشم‌انداز ۲ آلمان مهم در جستجوی فرصت‌های بین‌المللی است. با تشخیص درست و به‌موقع فرصت‌ها تهدیدها توسط مدیر مالک یا تیم مدیریت SME می‌توان این دانش را تبدیل به محصول یا خدمت موردنیاز مشتریان کرد

انواع هوش و نقش آن در فرآیند بین‌المللی شدن

سه نوع هوش EQ و IQ  و CQ وجود دارد، درگذشته صرفاً به IQ توجه می‌شد و افراد با درجه آی‌کیوی بالا را بااستعداد می‌دانستند، ولی در سال های گذشته توجه دانشمندان  بسمت EQو بعدا CQکشیده شده است . هوش هیجانی/عاطفی EQ به این معنی است که بتوانیم انگیزه رفتارهای خود و دیگران را به خوبی درک کرده و از این اطلاعات در تعاملات اجتماعی استفاده کنیم اما هوش فرهنگی   CQقابلیتی است که هر فرد با دارا بودن آن در محیط هایی با فرهنگ متفاوت دست به اقدام و مدیریت موثر میزند . به عبارتی دیگر EQلزوما توضیحی در مورد چگونگی اکتساب دانش در رابطه با محیط فرهنگی و اجتماعی جدید ارائه نمی دهد در حالی که CQبه صراحت این فرایند را توضیح می دهد

هوش فرهنگی و فرایند بین‌المللی شدن

محققان به‌تدریج به این حقیقت پی بردند که در کنار متغیرهایی نظیر توانایی شبکه‌سازی بین‌المللی و دانش بازار در توضیح فرایند بین‌المللی‌سازی شرکت‌های کوچک و متوسط , باید متغیری به نام هوش فرهنگی یا Cultural Intelligence را هم اضافه کنند. متغیری که اشاره به توانایی یک کارآفرین در بهره جستن از منابع و فرصت‌های موجود و ارتباط مؤثر با افراد بافرهنگ متفاوت در داخل و خارج شرکت به نحو احسن برای درک بهتر نیازهای آنها دارد. ارتقای هوش فرهنگی مدیر مالکان بر عملکرد شرکت در بازار صادراتی از طریق فهم درست نیاز مشتریان فرامرزی , شناخت به‌موقع فرصت‌ها و تهدیدات و ارتقای انعطاف‌پذیری شرکت تأثیر می‌گذارد

چه کاربردهایی از انجام این تحقیق متصور است؟

این مطالعه ارزیابی مهم‌ترین شایستگی‌های کارآفرینانه مؤثر در ورود موفق‌های و متوسط به بازار بین‌المللی می‌تواند سبب افزایش بینش کارآفرینان شرکت کوچک و متوسط نسبت به اهمیت پرورش این شایستگی باشد. این تحقیق می‌تواند نگاهی جدید را پیشروی کارآفرینان قرار تا بتوانند در چینش افراد مؤثر در شرکت به دارابودن توانمندی‌های لازم توجه کنند و استراتژیک خود برای ورود به بازار جهانی را از انتخاب افراد مناسب کند. علاوه بر این. یافته‌های این مطالعه می‌تواند برای شرکت‌های موفق راهنمایی باشد تا آنها بتوانند شایستگی‌های درونی خود را بهتر بشناسند و هدفمند به تقویت آنها بپردازند.