«تولید» با دو وصفِ «دانش بنیان» و «اشتغال آفرین» به عنوان شعار امسال از سوی رهبر انقلاب برگزیده شد. در این نوشتار قصد داریم قدری مفهوم “دانش بنیانی” را با تاکید بر دوگانه “شرکتهای دانش بنیان و اقتصاد دانش بنیان” تبیین کنیم. بهمین سبب عنوان «تولید دانش بنیان» را برای این نوشتار برگزیدیم و نشان خواهیم داد میتواند پل مناسبی باشد بین مفهوم خاص و محدود شرکتهای دانش بنیان و مفهوم گسترده اقتصاد دانش بنیان.
«تولید» با دو وصفِ «دانش بنیان» و «اشتغال آفرین» به عنوان شعار امسال از سوی رهبر انقلاب برگزیده شد. در این نوشتار قصد داریم قدری مفهوم “دانش بنیانی” را با تاکید بر دوگانه “شرکتهای دانش بنیان و اقتصاد دانش بنیان” تبیین کنیم. بهمین سبب عنوان «تولید دانش بنیان» را برای این نوشتار برگزیدیم و نشان خواهیم داد میتواند پل مناسبی باشد بین مفهوم خاص و محدود شرکتهای دانش بنیان و مفهوم گسترده اقتصاد دانش بنیان.
به زبان ساده «اقتصاد دانش بنیان» اقتصادی است که تولید، انتشار و بکارگیری دانش در آن محوریت دارد. اقتصاد که میگوییم همه بازیگران اقتصادی از شرکتهای بزرگ و کوچک تا نهادهای مالی و آموزشی و حقوقی مرتبط با کسب و کار و مالکیت گرفته تا باورهای فرهنگی و رفتارهای تولیدی و مصرفی خانوارها را در بر میگیرد. دانش و یا به تعبیر بهتر دانایی نیز هر نوع دانش اعم از دانش فناورانه و یا دانشهای مدیریتی و بازاری و حتی باورها و مدلهای ذهنی را در بر میگیرد.
«شرکتهای دانش بنیان» با تعریفی که در کشور ما به همت معاونت علمی و فناوری پس از تصویب قانون مربوطه، ملاک عمل قرار گرفته است، بطور خاص عبارت است از شرکتهای خصوصی مبتنی بر فناوری جدید که قادر هستند محصولات و خدمات نوآورانه و با ارزش افزوده بالا را ارائه کنند. این تعریف در دوره خود تعریف خوب و دقیقی بود و لذا مانع شد از سردرگمی و یا معطل شدن مجریان در یک مفهوم کلی. تعریف دقیق و سپس جدیت در تبدیل قانون مصوب به آیین نامه های اجرایی حمایت از این شرکتها و سپس ایجاد سازمان اجرا، همه دست به دست هم داد تا مفهوم نوپای شرکتهای دانش بنیان، به سطح قابل قبولی از بلوغ در کشور نائل شود. اما به باور نگارنده اکنون به شدت نیازمند هستیم به توسعه مفهوم شرکتهای دانش بنیان و وسعت بخشی به دامنه آن.
همانطور که آشکار است میان دو مفهوم اقتصاد دانش بنیان و شرکتهای دانش بنیان فاصله قابل توجهی وجود دارد؛ شرکتهای دانش بنیان یکی از بازیگران اقتصاد دانش بنیان هستند؛ شاید در دوره ای که در کشور به لحاظ شناختی و تجربی، سابقه جدی از فعالیتهای موفق دانش بنیان وجود نداشت، میشد گفت که این شرکتها مهمترین و بااولویت ترین بازیگری هستند که باید در اقتصاد دانش بنیان مشروعیت بخشی شود. اما امروزه و با گذر از این مرحله نیازمندیم به فهم دقیقتر از مجموعه سازوکارهای اقتصاد دانش بنیان، که موفقیت شرکتهای دانش بنیان نیز درون آن تضمین شده است.
یکی از خطرات تمرکز بر شرکتهای دانش بنیان، بدون دیدن نقشه کلی تری به نام اقتصاد دانش بنیان، این است که ما از سمت تقاضا برای خدمات و محصولات این شرکتها غفلت کنیم. مشتری اغلب شرکتهای دانش بنیان، بخش بزرگ اقتصادی کشور در حوزه صنعت و خدمات و کشاورزی هستند که باید برای تامین فناوریهای مورد نیاز خود به این شرکتها مراجعه کنند. در شرایطی که سالها کشور دچار رکود اقتصادی و به تعبیر برخی منتقدین، صنعتی زدایی (به جای صنعتی شدن) بوده است، چالش جدی برای برپایی صنایع مولد و رقابتی در کشور داریم که بتوانند مشتری واقعیِ شرکتهای دانش بنیان باشند.
به باور نگارنده «تولید دانش بنیان» میتواند پلی باشد برای حرکت از مفهوم خاص و محدود شرکتهای دانش بنیان به سمت مفهوم جامع اقتصاد دانش بنیان. رهبر انقلاب هم با استفاده از عباراتی همچون «زنجیره های دانش بنیان» در سخنرانی روز اول سال، به این امر التفات داشتند. برای تولید دانش بنیان، باید شرکتهای دانش بنیان و بطور کلی فناوریهای جدید در عمق صنعت و اقتصاد کشور نفوذ پیدا کنند که خود مستلزم حرکت گسترده صنعت برای پویایی، رقابت پذیر شدن، استفاده حداکثری از منابع، دوری جستن از رانتهای غیرمولد و شایسته سالاری است.
لذا نیاز است نخبگان علمی و سیاستگذاران حوزه فناوری و مدیریت و اقتصاد، تفسیر جامع تری از نحوه ایفای نقش شرکتهای دانش بنیان در دانش بنیان شدن تولید در کشور ارائه کنند، و سایر ارکان کلیدی اقتصاد دانش بنیان هم مشروعیت بخشی شود؛ مانند شرکتهای بزرگ صنعتی و خدماتی، نظام تامین مالی، نظام حقوقی، نظام ارتباطات خارجی، نظام آموزشی و ….
غرض از این نوشتار توجه دادن به زیست بوم کلی اقتصاد دانش بنیان است تا نشود که مثلا برخی مسئولین صرفا به تعداد شرکتهای دانش بنیان دلخوش کنند. این موضوع اتفاقا در انتخاب شعار سال هم رعایت شده است، بستر اساسی شعار «تولید» است و سپس با وصف «دانش بنیان» نوعی از تولید که برپایه دانش است، متمایز شده است. البته که این دانش اعم از دانش فناورانه است و شامل دانش مدیریتی و سازمانی و مالی و حقوقی و تنظیم گری نیز میشود که باید در سراسر این نظام (بخش خصوصی، مردمی، دولتی و حاکمیتی) جریان داشته باشد و به تعبیری، اقتصاد یک اقتصاد یادگیرنده باشد. اینجاست که مفهوم دانش بنیانی با شفافیت، پاسخگویی و بهره وری در هم می آمیزد و با دخالتهای نابجای دولتی، سیاسی کاری، بی توجهی به شایسته سالاری، غفلت از فرصتهای خارجی و … تناسبی ندارد.
در باب هدفگذاری و پایش اهداف در این حوزه، هرچند تعداد شرکتهای دانش بنیان در جای خود مهم است، ولی مهمتر از آن جمع اشتغال ایجاد شده توسط این شرکتها (مورد اشاره رهبر انقلاب) و بلکه مهمتر، شاخصهایی شناخته شده همچون جمع هزینه کرد تحقیق و توسعه، رشد تولید ناخالص داخلی، رشد سرمایه گذاری و تجارت خارجی است که همگی به هم پیوند خورده است.
امیر ذاکری، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت ایران
یک نظر بگذارید
آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. قسمتهای مورد نیاز با * مشخص شده اند